دعاوی مالی نقش تعیین‌کننده‌ای در حل و فصل اختلافات مالی میان افراد، شرکت‌ها و نهادهای مختلف ایفا می‌کند. در دنیای امروز که تجارت و معاملات اقتصادی به شدت پیچیده و متنوع شده‌اند، دعاوی مالی به یکی از چالش‌های جدی افراد و شرکت‌ها تبدیل شده است و حل آن‌ها نیازمند دانش عمیق و تخصصی در زمینه‌های مختلف حقوقی و مالی است.

در نظام‌های حقوقی مختلف، دعاوی مالی نه‌ تنها به‌ عنوان اختلافات میان طرفین مورد توجه قرار می‌گیرند، بلکه بسیاری از قوانین و مقررات در زمینه‌های تجاری، بانکی، مالیاتی و ورشکستگی به این دسته از دعاوی وابسته‌اند. از جمله رایج‌ترین موارد دعاوی مالی می‌توان به دعاوی مربوط به بدهی‌ها و مطالبه مطالبات، چک و سفته، اجرت‌المثل، خسارت و غرامت، قراردادهای مالی، ورشکستگی، مالیات و حتی تقسیم ارث اشاره کرد.

از آنجا که دعاوی مالی معمولا با جنبه‌های مختلفی از جمله مسائل اقتصادی، اجتماعی و روانی مرتبط هستند، حل آن‌ها مستلزم درک عمیق از قوانین و مقررات، توانایی تحلیل اسناد مالی و تجاری و درک موقعیت طرفین در فرآیندهای حقوقی است. به همین دلیل، وکلای متخصص در این حوزه می‌توانند به‌ عنوان مشاور و مدافع موکلان خود، در مسیر رسیدگی به دعاوی مالی قدم بردارند.

در این ادامه قصد داریم به بررسی انواع مختلف دعاوی مالی بپردازیم و جوانب مختلف این دعاوی را مورد تحلیل قرار دهیم. این مقاله به عنوان راهنما در مسیر حل و فصل دعاوی مالی، به افراد کمک خواهد کرد تا در مواقع ضروری از مشاوره و وکالت متخصص بهره‌مند شوند.

بدهی و مطالبه مطالبات

بدهی به مبلغی اطلاق می‌شود که یک شخص به دیگری به سبب قرض، قرارداد یا تعهدات مالی دیگر باید پرداخت کند. در صورتی که بدهکار از پرداخت بدهی امتناع کند، طلبکار می‌تواند از طریق دعاوی مالی و فرایندهای قانونی اقدام به مطالبه مطالبات خود کند.

مراحل مطالبه مطالبات

۱. ثبت بدهی و ارسال اخطاریه: ابتدا طلبکار باید مستندات بدهی را جمع‌آوری و به بدهکار اخطاریه ارسال کند تا بدهی را پرداخت کند.

۲. دعوی حقوقی و شکایت: اگر بدهکار به اخطاریه پاسخ ندهد، طلبکار می‌تواند به دادگاه شکایت کند و خواستار پرداخت بدهی شود.

۳. اجرای حکم: در صورت صدور حکم دادگاه به نفع طلبکار، اگر بدهکار پرداخت نکند، درخواست اجرای حکم از واحدهای قضایی انجام می‌شود.

۴. اقساطی شدن بدهی: در برخی موارد، دادگاه ممکن است اجازه دهد بدهی به‌ صورت اقساطی پرداخت شود.

چک و سفته

چک و سفته ابزارهای مالی پرکاربردی هستند که در معاملات روزمره و در روابط تجاری و مالی میان افراد و شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. هر دو این ابزارها به‌ عنوان سند تعهد مالی عمل می‌کنند، اما از نظر حقوقی تفاوت‌هایی دارند که می‌تواند در دعاوی مالی نقش مهمی ایفا کند.

چک

چک، به‌ عنوان یکی از ابزارهای پرداخت، یک سند رسمی است که به‌ وسیله آن شخص صادرکننده (موسسه یا فرد) از بانک می‌خواهد که مبلغ مشخصی به شخص دیگری (ذینفع) پرداخت شود. چک می‌تواند در هر زمان نقد شود و در صورتی که چک به دلایل مختلفی از جمله عدم موجودی کافی در حساب صادرکننده برگشت بخورد، می‌تواند منجر به دعوی حقوقی شود.

مراحل مطالبه چک برگشتی

۱. ارسال اخطاریه: اولین اقدام ارسال اخطاریه به صادرکننده چک است که در آن از وی خواسته می‌شود تا مبلغ چک را پرداخت کند.
۲. طرح شکایت کیفری: در صورت عدم پرداخت بدهی، می‌توان شکایت کیفری از صادرکننده چک به‌جرم “صدور چک بلامحل” ثبت کرد.
۳. دعوای حقوقی: علاوه بر شکایت کیفری، ممکن است برای مطالبه مبلغ چک از دادگاه دعوای حقوقی نیز مطرح شود.

سفته

سفته نیز مانند چک یک ابزار مالی است که به‌ وسیله آن شخص صادرکننده (مقترض یا بدهکار) متعهد می‌شود که مبلغ معینی را به شخص دیگری (طلبکار) پرداخت کند. برخلاف چک که یک وسیله پرداخت است، سفته بیشتر به‌ عنوان تعهد به پرداخت استفاده می‌شود و ممکن است در آینده و طبق تاریخ مشخصی سررسید شود.

مراحل مطالبه سفته

۱. طرح دعوی حقوقی: در صورت عدم پرداخت مبلغ سفته در تاریخ معین، طلبکار می‌تواند از طریق دادگاه دعوی حقوقی علیه صادرکننده سفته مطرح کند.

۲. اعلام وصول: اگر پس از طرح دعوی، دادگاه حکم به پرداخت بدهی صادر کند، صادرکننده باید مبلغ سفته را به‌ طور کامل به ذینفع پرداخت کند.

دعاوی مالی

اجرت المثل

اجرت المثل، اصطلاحی است که در حقوق ایران برای تعیین مبلغی که یک شخص بابت انجام کاری که بدون قرارداد و به‌ طور غیررسمی برای شخص دیگری انجام داده است، دریافت می‌کند، به کار می‌رود. به عبارت ساده‌تر، اجرت المثل به معنای تعیین معادل مالی کارهایی است که بدون توافق قبلی یا به‌ صورت غیررسمی صورت گرفته‌اند، به‌ ویژه زمانی که برای انجام کار یا استفاده از خدمات، مبلغی توافق نشده باشد.

موارد استفاده از اجرت المثل

۱. کارهای بدون قرارداد: زمانی که فردی برای دیگری کاری انجام می‌دهد، بدون اینکه توافقی در خصوص دستمزد صورت گرفته باشد، برای تعیین مبلغ پرداختی، اجرت المثل محاسبه می‌شود. به‌ عنوان مثال، اگر فردی برای دیگری کاری مشابه با شغل یا حرفه‌ای انجام دهد، ولی توافقی برای پرداخت دستمزد نداشته باشد، اجرت المثل برای آن کار تعیین می‌شود.

۲. استفاده از اموال یا خدمات: زمانی که شخصی به‌ طور غیررسمی از اموال یا خدمات شخص دیگری استفاده کند، ممکن است برای پرداخت اجرت المثل درخواست شود. مثلا اگر کسی از خانه یا وسیله نقلیه شخص دیگری استفاده کند، باید مبلغی معادل اجرت المثل آن استفاده پرداخت کند.

۳. درخواست اجرت المثل در موارد خانوادگی: در برخی موارد، اجرت المثل در روابط خانوادگی نیز کاربرد دارد. در صورتی که یکی از زوجین به‌ طور غیررسمی و بدون دریافت دستمزد در منزل دیگری کارهایی مانند شستشوی لباس‌ها یا تمیز کردن منزل انجام دهد، ممکن است به‌ عنوان اجرت المثل از آن فرد مبلغی مطالبه شود.

دعاوی اجرت المثل

اگر در شرایطی شخصی برای انجام کار یا استفاده از خدمات فرد دیگری بدون قرارداد، اقدام کند و فرد درخواست اجرت المثل کند، ممکن است این موضوع به دعوای حقوقی منجر شود. در این‌ گونه موارد، طرفین باید دلایل و مستندات خود را برای اثبات اینکه آیا کار انجام‌ شده ارزش‌گذاری مالی دارد یا خیر، به دادگاه ارائه دهند.

۱. طرح دعوی حقوقی: شخصی که احساس می‌کند اجرت المثل بر اساس شرایط و عرف باید به او پرداخت شود، می‌تواند از طریق دادگاه دعوی حقوقی مطرح کند.
۲. اثبات اجرت المثل: در این دعوا، باید شواهدی مانند مدارک کاری، شاهدان و یا سایر مستندات ارائه شود تا دادگاه بتواند تصمیم به تعیین مبلغ اجرت المثل بگیرد.

فروش اقساطی

فروش اقساطی به نوعی از خرید و فروش اطلاق می‌شود که در آن کالا یا خدمات به خریدار تحویل داده می‌شود، اما پرداخت مبلغ آن به صورت تدریجی و در اقساط مشخص طی یک دوره زمانی انجام می‌شود. این نوع فروش به‌ ویژه برای کالاهایی که قیمت بالایی دارند یا مشتریان قادر به پرداخت مبلغ کامل در یک‌بار نیستند، بسیار رایج است. در فروش اقساطی، خریدار باید در بازه‌های زمانی معین، مبلغ معینی را به فروشنده پرداخت کند.

مشکلات حقوقی در فروش اقساطی

۱. عدم پرداخت اقساط: در صورتی که خریدار نتواند اقساط خود را پرداخت کند، فروشنده ممکن است بخواهد از طریق مراجع قضایی اقدام کند و در این صورت، پرونده‌های قضایی و هزینه‌های اضافی برای طرفین ایجاد خواهد شد.
۲. فسخ قرارداد: در صورت عدم پرداخت اقساط در موعد مقرر، فروشنده می‌تواند قرارداد را فسخ کرده و از خریدار خواسته شود که کالا را پس بدهد یا مبلغ بدهی را به‌ صورت یک‌جا پرداخت کند.
۳. توقیف کالا: در برخی موارد، اگر خریدار از پرداخت اقساط خود امتناع کند، فروشنده ممکن است درخواست توقیف کالا را داشته باشد. این اقدام زمانی انجام می‌شود که کالا به‌ عنوان ضمانت در اختیار فروشنده باشد.

خسارت و غرامت

در حقوق ایران، خسارت و غرامت مفاهیم مشابهی هستند که به زیان یا ضرری که از عمل یا ترک فعل شخصی به دیگری وارد می‌شود، اشاره دارند. با این حال، این دو اصطلاح از نظر ماهیت، شرایط تحقق و نحوه مطالبه در قالب دعاوی مالی ممکن است تفاوت‌هایی با یکدیگر داشته باشند.

خسارت

خسارت به هر نوع زیان و ضرری اطلاق می‌شود که به فرد یا گروهی از افراد وارد می‌شود. این زیان می‌تواند مالی یا غیرمالی باشد و از نظر قانونی، زیان‌دیده می‌تواند مطالبه جبران خسارت کند. خسارت به دو دسته تقسیم می‌شود:

۱. خسارت مالی: این نوع خسارت مربوط به زیان‌هایی است که به اموال و دارایی‌های فرد وارد می‌شود. به‌ عنوان مثال، آسیب به خودرو، خسارت ناشی از آتش‌سوزی در یک فروشگاه یا سرقت اموال می‌تواند جزو خسارت مالی باشد.
۲. خسارت غیرمالی: این نوع خسارت به زیان‌های غیرقابل اندازه‌گیری که به حقوق فردی و شخصیت افراد وارد می‌شود، اطلاق می‌شود. به‌ عنوان مثال، آسیب به اعتبار یا روحیه فرد، آزار روانی، یا ضررهای ناشی از آسیب جسمی، خسارت غیرمالی محسوب می‌شود.

غرامت

غرامت به معنای جبران خسارت است. در واقع، هنگامی که خسارتی به فردی وارد می‌شود، غرامت مبلغ یا اقدامی است که برای جبران آن خسارت پرداخت می‌شود. غرامت ممکن است به‌ صورت مالی یا غیرمالی باشد و هدف اصلی آن جبران زیانی است که به فرد وارد شده است. در بسیاری از موارد، غرامت به‌ عنوان پاسخ قانونی یا قضایی به عمل یا ترک فعل زیان‌بار در نظر گرفته می‌شود.

انواع خسارت و غرامت

۱. خسارت ناشی از قرارداد: در صورتی که یکی از طرفین قرارداد به تعهدات خود عمل نکند، طرف مقابل می‌تواند به‌ عنوان جبران خسارت، مطالبه غرامت کند. این نوع خسارت می‌تواند شامل هزینه‌های اضافی، ضررهای ناشی از تاخیر یا عدم انجام تعهدات باشد.

۲. خسارت ناشی از جرم: زمانی که شخصی به‌ طور غیرقانونی به دیگری آسیب بزند (مانند سرقت، ضرب و جرح، یا تخریب اموال)، زیان‌دیده می‌تواند از مرتکب جرم درخواست جبران خسارت یا پرداخت غرامت کند.

۳. خسارت ناشی از تصادف: در مواردی که تصادف رانندگی یا هر نوع حادثه مشابهی باعث آسیب به فرد یا اموال شود، زیان‌دیده می‌تواند از بیمه یا طرف مقابل خسارت دریافت کند. این خسارت می‌تواند شامل تعمیرات خودرو، هزینه‌های پزشکی یا هر نوع آسیب مالی باشد.

۴. خسارت ناشی از نقض حقوق شخصی: در صورتی که فردی حقوق شخصی دیگری را نقض کند (مانند توهین، افترا یا نقض حریم خصوصی)، زیان‌دیده می‌تواند به دادگاه مراجعه کرده و از فرد خاطی خواستار جبران خسارت غیرمالی (مانند آسیب به شخصیت یا اعتبار) شود.

قراردادهای مالی

قراردادهای مالی به توافق‌نامه‌هایی اطلاق می‌شود که به‌ منظور انجام معاملات مالی میان دو یا چند طرف منعقد می‌گردد. این قراردادها شامل موضوعاتی مانند قرض، سرمایه‌گذاری، ضمانت، رهن و فروش اقساطی هستند. هدف اصلی این نوع قراردادها، تنظیم روابط مالی و تضمین حقوق طرفین در انجام تعهدات است. در صورت بروز اختلاف یا نقض مفاد قرارداد، موضوع می‌تواند در قالب دعاوی مالی در مراجع ذی‌صلاح مورد رسیدگی قرار گیرد.

انواع قراردادهای مالی

۱. قرارداد قرض: در این قرارداد، یک طرف مبلغی پول به طرف دیگر قرض می‌دهد و مقترض موظف به بازپرداخت آن است.

۲. قرارداد رهن: در این قرارداد، یک طرف مال خود را به‌ عنوان وثیقه به طرف دیگر می‌سپارد تا در صورت عدم انجام تعهدات، از آن مال استفاده شود.

۳. قرارداد سرمایه‌گذاری: در این نوع قرارداد، یک طرف منابع مالی خود را به‌ منظور سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها یا کسب‌وکارها به طرف دیگر می‌دهد.

۴. قرارداد ضمانت: در صورت عدم ایفای تعهدات از سوی بدهکار، ضامن متعهد به پرداخت بدهی یا انجام تعهدات خواهد بود.

۵. قرارداد تامین مالی: این نوع قراردادها مربوط به تامین منابع مالی برای پروژه‌ها یا نیازهای سازمانی است.

دعاوی مالی

دعاوی مالیاتی

دعاوی مالیاتی به پرونده‌هایی اطلاق می‌شود که میان مودیان مالیاتی و سازمان‌های دولتی مربوط به امور مالیاتی به وجود می‌آید. این دعاوی ممکن است به دلایل مختلفی از جمله اختلاف در محاسبه مالیات، میزان پرداخت، تخلفات مالیاتی، یا اعتراض به تصمیمات مالیاتی شکل بگیرد. دعاوی مالیاتی می‌تواند شامل اختلافات میان اشخاص حقیقی یا حقوقی با سازمان‌های مالیاتی، مانند اداره مالیات، باشد که به دنبال دریافت مالیات به‌ طور صحیح و عادلانه است.

انواع دعاوی مالیاتی

۱. اعتراض به مالیات بر درآمد: این نوع دعاوی زمانی مطرح می‌شود که فرد یا شرکت نسبت به مبلغ مالیات بر درآمد خود اعتراض داشته باشد. مودی مالیاتی ممکن است معتقد باشد که مبلغ مالیات محاسبه شده توسط سازمان مالیاتی اشتباه است و خواستار بررسی مجدد آن باشد.

۲. دعاوی مربوط به مالیات بر ارزش افزوده (VAT): این نوع مالیات برای خرید و فروش کالاها و خدمات اعمال می‌شود. دعاوی مالیاتی در این بخش به‌ دلیل اختلاف در محاسبه یا نپرداختن مالیات بر ارزش افزوده از سوی مودی ایجاد می‌شود.

۳. اعتراض به مالیات بر املاک و مستغلات: این دعاوی زمانی به‌ وجود می‌آید که مودی مالیاتی از میزان مالیات بر املاک خود ناراضی باشد و نسبت به ارزش‌گذاری املاک یا میزان مالیات اعتراض کند.

۴. مالیات‌های تکلیفی: در برخی موارد، اشخاص برای انجام امور تجاری خود موظف به اخذ مالیات از مشتریان و پرداخت آن به سازمان مالیاتی هستند. دعاوی ممکن است به دلایل عدم پرداخت یا پرداخت نادرست مالیات تکلیفی پیش بیاید.

ورشکستگی

ورشکستگی به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن یک فرد یا شرکت قادر به پرداخت بدهی‌های خود به طلبکاران نباشد و در نتیجه تحت فرایند قانونی قرار گیرد. ورشکستگی می‌تواند ناشی از عواملی مانند مشکلات مالی، کاهش درآمد، اشتباهات مدیریتی یا بحران‌های اقتصادی باشد. در این شرایط، فرد یا شرکت موظف است دارایی‌های خود را جهت پرداخت بدهی‌ها میان طلبکاران تقسیم کند. ورشکستگی با طرح دعاوی مالی از سوی طلبکاران و بررسی حقوقی مطالبات آنان همراه است.

انواع ورشکستگی

۱. ورشکستگی تجاری (شرکت‌ها): در این حالت، یک شرکت به دلیل عدم توانایی در پرداخت بدهی‌های خود به طلبکاران، درخواست ورشکستگی می‌دهد. این نوع ورشکستگی با تصفیه یا انحلال شرکت همراه است و دارایی‌های شرکت برای پرداخت بدهی‌ها به فروش می‌رسد.

۲. ورشکستگی شخصی (فردی): در این نوع ورشکستگی، فردی که قادر به پرداخت بدهی‌های خود نیست، درخواست ورشکستگی می‌دهد. این وضعیت پس از انباشت بدهی‌های زیاد یا اشتباهات مالی به وجود می‌آید. فرد ورشکسته ممکن است مجبور شود تا برخی از دارایی‌های خود را به فروش برساند تا بدهی‌های خود را تسویه کند.

۳. ورشکستگی داوطلبانه و اجباری: ورشکستگی داوطلبانه زمانی رخ می‌دهد که فرد یا شرکت درخواست ورشکستگی کند. اما در ورشکستگی اجباری، طلبکاران درخواست ورشکستگی را به دادگاه ارائه می‌دهند تا از فرد یا شرکت خواسته شود که بدهی‌های خود را پرداخت کند.

طلب و طلبکاری

طلب و طلبکاری مفاهیمی هستند که در بسیاری از معاملات مالی و حقوقی به‌ کار می‌روند و به رابطه‌ای اطلاق می‌شود که در آن یک شخص (طلبکار) از شخص دیگر (بدهکار) برای دریافت مبلغی پول یا انجام تعهدات دیگر حق مطالبه دارد. در نظام حقوقی، این مفاهیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند، زیرا تعیین و شفاف‌سازی حقوق طرفین در این نوع روابط مالی، از بروز اختلافات و دعاوی مالی جلوگیری می‌کند.

انواع طلب و طلبکاری

۱. طلب پولی: رایج‌ترین نوع طلب که شامل قرض‌ها، وام‌ها و بدهی‌های مالی است. فردی که پولی را قرض داده یا در پی بازپرداخت بدهی است، به عنوان طلبکار شناخته می‌شود.

۲. طلب خدمات: در برخی از معاملات، طرفین تعهد به انجام خدمات مشخصی می‌کنند. به عنوان مثال، یک پیمانکار باید پروژه‌ای را تکمیل کند، یا یک فرد باید کالا یا خدماتی را به مشتری تحویل دهد. در این موارد، شخصی که منتظر دریافت خدمات یا کالا است، طلبکار محسوب می‌شود.

۳. طلب ناشی از قرارداد: در بسیاری از قراردادها، یکی از طرفین موظف به پرداخت مبلغ معینی به طرف دیگر است. اگر طرف پرداخت‌کننده (بدهکار) از انجام تعهدات خود سر باز زند، طرف مقابل (طلبکار) می‌تواند از طریق قانونی برای وصول طلب خود اقدام کند.

۴. طلب خسارت: در برخی مواقع، طلبکار به‌ دلیل نقض قرارداد یا آسیب به دارایی‌ها یا حقوق خود، خواستار دریافت خسارت از طرف مقابل می‌شود. این نوع طلب بر مبنای جبران خسارت وارد شده است.

دعاوی مالی

تقسیم ارث

تقسیم ارث یکی از مهم‌ترین مسائل حقوقی و خانوادگی است که پس از فوت فرد متوفی، میان ورثه او انجام می‌شود. این فرایند بر اساس قوانین شرعی یا مدنی کشور صورت می‌گیرد و هدف از آن، توزیع عادلانه اموال و دارایی‌های متوفی میان وراث است. با این حال، در مواردی ممکن است اختلاف نظر در خصوص سهم‌الارث یا نحوه اجرای وصیت‌نامه منجر به شکل‌گیری دعاوی مالی میان وراث شود.

اصول تقسیم ارث

در نظام حقوقی ایران، قوانین ارث بر پایه فقه شیعه تنظیم شده‌اند و شامل مراحل مشخصی هستند:

۱. شناسایی وراث:

در نخستین گام، باید وراث قانونی متوفی مانند فرزندان، والدین، همسر و گاه سایر بستگان مشخص شوند.

۲. بررسی وصیت:

در صورت وجود وصیت نامه، ابتدا اعتبار آن بررسی می‌شود. طبق قانون، وصیت نباید بیش از یک‌سوم اموال را شامل شود؛ در غیر این صورت، نیاز به رضایت وراث دارد.

۳. پرداخت بدهی‌ها:

پیش از تقسیم ارث، کلیه بدهی‌ها و دیون متوفی از جمله وام، مالیات، هزینه‌های درمان و… از دارایی او کسر می‌شود.

۴. تقسیم ارث:

پس از پرداخت بدهی‌ها و اجرای وصیت، باقیمانده دارایی طبق سهم‌الارث قانونی بین وراث تقسیم می‌شود. این سهم‌ها بر اساس نسبت فامیلی با متوفی تعیین می‌شود:

نتیجه‌گیری

در پایان، دعاوی مالی به عنوان یکی از شاخه‌های مهم حقوقی، نیازمند توجه ویژه و دقت در شفاف‌سازی روابط مالی میان طرفین است. دعاوی مالی می‌توانند از اختلافات ساده تا مسائل پیچیده‌تر همچون عدم ایفای تعهدات، بدهی‌های معوق، ورشکستگی یا اختلافات ارثی و مالی گسترده شوند. در این مسیر، آگاهی از قوانین و روندهای قضایی به طرفین کمک می‌کند تا حقوق خود را حفظ کرده و از بروز مشکلات جدی‌تر جلوگیری کنند.

موسسه حقوقی مهرآسا با تیمی مجرب و کارآزموده، همواره آماده است تا شما را در تمامی مراحل مشاوره و راهنمایی کند. برای برخورداری از خدمات حقوقی تخصصی و حل دعاوی مالی خود، با ما در ارتباط باشید.